عنوان

صفحه خانگی پارسی یار درباره

پاسخ آیت الله هاشمی شاهرودی به اظهارات آقای منتظری

    نظر
«آنچه بیشتر در بحث صغروی مورد نظر
من بود، مسئله اجتهاد ایشان است که در همین هتاکی ها و حرف های مغرضانه مورد اسائه
ادب واقع شده بود، بنده مدت ها است در خدمت مقام معظم رهبری در بحث های فقهی مفصل
و بسیار سختی که در مسائل مستحدثه و محل ابتلای نظام انجام می گیرد، حاضر بوده ام
معمولاً در این مسائل مستحدثه که فقهأ هم بحثی را ارائه نداده اند، یا کمتر ارائه
داده اند، آن قابلیت ها و ویژگی های اجتهادی یک مجتهد مطلق مشخص و نمایان می شود
والا بحث هائی را که همه مطرح کرده اند و در جواهر، عروه و شروح عروه و کتاب های
دیگر هست هر کسی می تواند مطالعه کرده و تقریر کند.

به نظر من اجتهاد و فقاهت در آن موارد خیلی جلوه گر نیست و دقت نظر و فقاهت یک
فقیه آنجا بیشتر مشخص می شود که خودش مسئله ای را بررسی کند که گذشتگان خیلی بحث
نکرده باشند، خودش برود و منابع را پیدا کند، قواعد لازم فقهی را پیدا کند و بر آن
مسئله تطبیق دهد و اشکالات وارده را جواب دهد. من شاهد بودم و فضلأ و بزرگان دیگری
هم شاهد بودند و از آن ها هم شنیدم که در بعضی از این نوشتارها شهادت هایی را داده
اند. ایشان در آن جلسه واقعاً مانند یک مجتهد مطلق وارد مسئله می شوند. در تنظیم
مسئله در مبانی که باید به آن ها استناد شود، متقدم و متأثر از این ادله تعیین
شود، کیفیت جمع بین ادله روشن شود و خلاصه هیچ کمی و کاستی از ایشان دیده نمی شود.
مثل یک مجتهد مطلق وارد می شوند، هر گونه تشکیک در این مسئله ناشی از جهل یا غرض
یا مرض است و غیر از ضربه زدن به اسلام چیز دیگری نیست، و آرزوهائی را که خداوند
بعد از سال ها برآورده کرده که یک نظام اسلامی در این مملکت شکل گرفته که آرزوی
دیرینه انبیاء، ائمه، علما و فقها بوده است. حال انسان این ها را کنار بگذارد و به
دنبال هوی و هوس های شخصی خود برود؟

بالاخره از نظر مجتهد مطلق بودن مقام معظم رهبری جای شکی نیست. الحمدلله اخیراً
چند تا از بحث های ایشان هم در این مجله فقه اهل بیت: چاپ شده و بعضی دیگر در شرف
چاپ است که تسلط کامل ایشان را ثابت می کند. اضافه بر تسلط بر مبانی اجتهادی که هر
فقیه و مجتهدی بایستی بر آن ها مسلط باشد، دارای ویژگی های علمی و فقهی خاص خودشان
هم هستند که من به یکی دو تا از آن ها اشاره می کنم.

یکی این که در مسائل رجالی دارای معلومات بسیار خوبی هستند و در رجال واقعاً کار
کرده اند و جزء مجتهدینی هستند که به مسائل رجالی اهمیت می دهند، مسائلی را قبول
کرده اند، اشکالات وارد را دفع کرده اند و تفوق چشمگیری در مسائل رجالی دارند که
این خود یکی از موجبات اعلمیت یک فقیه است و اطلاع رجالی ایشان بحمدالله خیلی
گسترده و وسیع است.

امتیاز دیگر ایشان فهم سالم و ذوق مستقیمی است که در فهم آیات و روایات دارند.
مسئله استظهار و استفاده از ادله لفظی در استنباط بسیار مهم است، بلکه اساس فقاهت
است و معمولاً یکی از اموری که به بعضی از فقهأ اشکال گرفته اند، مخصوصاً فقهایی
که کمتر با حوزه های عربی سر و کار داشتند، همین اشکال بوده که بعضی از استظهارات
آن ها دقیق و درست نیست. من در این مدت دیده ام که ایشان بسیار جالب استظهار می
کنند. نکات ادبی را خوب بررسی و حلاجی می کنند و از آن ها دلالت های جالبی را بدست
می آورند.

همچنین ویژگی دیگر ایشان، نظم منطقی و دقیق ذهنی ایشان است که معمولاً در تدوین و
تنقیح بحث های پیچیده علمی بسیار مهم و کارساز است. بنابراین در این قسمت هیچگونه
شک و شبهه ای نیست و ایرادهایی که اخیراً در این صحبت ها شده همه اش بی اساس است.
. .

بنابراین اینطوری که ما یکی دو کلمه در حوزه یاد بگیریم و آن را مبنای غرور خود و
همه چیز قرار دهیم و همه شرایط دیگر را هم نادیده بگیریم و هرگونه هتاکی را هم
جایز بدانیم. این یکی از ابتلائات بزرگ جامعه ما و حوزه ماست. البته مردم ما
بحمدالله روشن و بیدارند و آن ها که دل سوخته و دردمندان این انقلابند گوش به این
اراجیف نمی دهند. چون اولاً اصل ولایت فقیه قداستش روشن است. انطباق آن بر مقام
معظم رهبری هم خیلی روشن است. عملکرد ایشان بحمدالله بسیار مشعشع و چشمگیر است.
تأکید امام بر رهبری ایشان روشن است، صحبت های امام هم در رابطه با کسانی که این
حرف ها را زده اند، خیلی روشن است. اصلاً امام راحل (قدس سره) کسی را که کوچکترین
تعرضی به ولایت فقیه دارد متأثر از دشمنان می داند حال آگاهانه و یا ناآگاهانه و
این ها هم برای مردم و هم مسئولین خیلی خوب روشن است. لذا صحبت هایی که شده و نامه
های سرگشاده ای که نوشته می شود، من معتقدم این ها جز ضربه زدن به خودشان اثر
دیگری ندارد و کوچکترین ضربه ای به نظام ندارد، ولی بلوایی در درون حوزه و در ذهن
طلاب عزیز و شاید بعضی از دانشجوها ایجاد می کند و سبب خوشحالی دشمن می شود که
ببینید روحانیون و علمأ هم بجان هم افتاده اند و هم دشمنان که منتظرند از این آب
های گل آلود استفاده کنند و صید کنند»

28 آبان 1376، در درس خارج فقه.