سلامدر ادامه بحث های چطوری میشه یه نفر رو خراب کرد فقط متن یه فتوا رو از آقایان مصباح و صانعی برای مقایسه می گذارم...
تو این پست من چیز زیادی نمی خواهم بنویسم فقط من یه صحبتی از ایشون رو میزنم و با یه صحبت از آقای صانعی مقایسه می کنم قضاوت با شما...
نکته دیگری که غربی ها نمی توانند ،قبول کنند دفاع از مقدسات دین است.اگر کسی به حریم مقدسات ما تجاوز کرد چطور؟ غربی ها می گویند دین از مقولات اعتباری است ،آنجا باید تلورانس داشت ،تحمل کنید ،عصبانی نشوید ،آن بد گفت به پیغمبر شما ،شما هم بد بگویید به او اگر عفو کنید و اغماض کنید که خیلی بهتر است ،چون بزرگواری کرده اید اگر لبخندی هم بزنید که دیگر بهتر است اما اگر خواستید با او مقابله کنید شما فقط یک فحش به او بدهید.
اما اسلام چه می گوید؟اسلام می گوید این مقدسات از جان ِ من و شما و عرض و ناموس ما و فرزندان ما صدها و هزارها بار عزیز تر است آنجایی که برای مالتان اسلام اجازه می دهد کشته بشوید ،برای دفاع از مقدسات اجازه نمی دهد؟
حالا کسی - در بیابانی من عرضم می کنم - فحش داد به پیغمبر اسلام ،شما در وسط بیابان دسترسی به پلیس هم ندارید. اهانت به مقدسات اسلام حکمش اعدام است. و در جایی که تشکیل دادگاه برای چنین فردی میسر نباشد ،هر فرد مسلمانی موظف است شخصا اقدام کند.(حتما حتما به جمله آخر که در حکومت اسلامی- یعنی همین سی سال- مسئول حاکمیته و همین طور پی نوشت ها و مثال ارتداد توجه کنید و با ظاهر قضاوت نکنید)
این همان فتوای امام راجع به سلمان رشدی است ،نه تنها فتوای امام ،فتوای اجماع همه ی فقها سنی و شیعه است 1 غرب نمی پذیرد ،اما اسلام می پذیرد. این نقطه ی اختلاف ما با فرهنگ غربی است . ما اسلام را از جان و مال خودمان و فرزندانمان هزارها بار عزیز تر می دانیم. اسلام هم به ما اجازه داده برای دفاع از مقدساتمان جانمان را هم به خطر بیندازیم.
فردا بدانند که این شخص را می برند دادگاه محاکمه اش می کنند. می گویند تو این اقدامی که کردی ،بی جا بود و او را اعدامش می کنند ،اما او حق دارد که این کار را انجام بدهد و در دادگاه هم آماده شود. غیرت دینی!غیرت دینی ِ من اجازه نمی دهد ببینم به مقدسات اسلام اهانت می شود و سکوت کنم. اسلام به من اجازه نداده است.این هم یکی از مواردی است که خشونت تجویز شده است...
جایی که اساس نظام در خطر باشد ،مردمی اگر با دلایل قطعی برایشان ثابت شد که توطئه ای علیه نظام اسلامی در کار است و می خواهند این نظام را براندازند ،دیگران به هر دلیلی هم توجه ندارند یا صلاح خودشان نمی دانند ،اگر مردم قطع پیدا کردند ،خودشان باید اقدام کنند.این هم از مواردی است که تمسک به خشونت جایز است.اما این معنایش این نیست که همه جا باید خشونت کرد ،بنده تئوریسین خشونت نیستم ،نیچه هم نیستم. اصل بر مهربانی است. آنجایی که دولت اسلامی وجود دارد ،باید اساس رأی دادگاه و مقامات ذی صلاح دولت اسلامی باشد.(پیاده سازی از نوار سخنان پیش از خطبه نماز جمعه تهران)
صحبت های آقای صانعی با رادیو بی بی سی در تاریخ 25 اسفند 78:
حرمت قتل و آدم کشی از بدیهیات اسلام و از بدیهیات فکر بشر است... اما در مورد کسی که به پیغمبر و معصومین ناسزا بگوید ،اینجا روایت داریم که می گوید"کشتن برای هر کسی که شنید ،جایز است" ولی در همان روایت آمده است مگر آنکه کشنده اگر بخوهد بکشد ،برای خودش یا برای مسلمان دیگری بیم ضرر داشته باشد.
همون طور که می بینید آقای مصباح تصریح کرده است که با حضور دولت اسلامی نمی توان به صورت خودسرانه عمل کرد.
ولی بعد این صحبت ها ،روزنامه ها کشیدند که...
یکی میشه به من بگه تفاوت این دو تا حکم چیه؟من که نفهمیدم...!
1-امام خمینی در این باره در کتاب تحریر الوسیله چنین فتوا می دهند:
اگر کسی به پیامبر مکرم اسلام اهانت نماید ،بر شنونده این سخن واجب است که(در صورتی که جان ،آبرو و یا از دست دادن مال قابل توجه خود یا مومن دیگری نمی ترسد)شخص اهانت کننده را به قتل برساند و در این عمل نیازی به اجازه گرفتن از امام معصوم و یا نائب او[ فقیه جامع الشرایط ] نیست و همچنین است حکم اهانت به بعض از ائمه اطهار-علیهم السلام-و در الحاق حکم اهانت به حضرت صدیقه ی طاهره-علیها السلام-به حکم گفته شده نیز وجهی وجود دارد.البته اگر توهین به ایشان نیز رجوع به توهین به پیامبر اکرم-صلی الله علیه و آله-بنماید ،می توان اهانت کننده را بی هیچ اشکالی به قتل رسانید.
پ.ن.1:سعی می کنم تو پست های بعد در مورد صحبت های اخیر آقای محتشمی پور در مورد آقای مصباح مطالبی بنویسم.
نمی دونم ایشون چه اصرار داره که بگه ما فقط امام رو قبول داشتیم و مصباح یه اعلامیه هم امضا نکرده و با امام نبوده و ترسو بوده و ساواک کاری باهاش نداشته و خیلی پسر بدی هم هستش تازه تو لیست بدهایی که من به دستور امام می نوشتم ایشون صد تا ضربدر جلوی اسمش بود!
من انقدر خوب بلدم گیر بدم به آقای محتشمی پور ولی من فعلا گیر نمیدم که....(و احتمالا گیر نخواهم داد)
خوشبختانه یاد گرفتم حرف رو چطور بزنم که کسی نتونه دبه کنه!چون متأسفانه ذهن ها خیلی خرابه و زود احتمال داره متهم بشم.
خدا رو چه دیدی ،یهو دیدی نشستم اعلامیه هایی رو که آقای مصباح امضاء کرده رو اسکن و منتشر کردم!
پ.ن.2:برای بار دوم خواهش می کنم اگه می خواهید نظر بدید چون بحث حساسی است لطفا یه بار پست های مربوط به موضوع مصباح کیست؟ رو بخونید و از ابتدا در جریان بحث های ما قرار بگیرید بعد نظر بدید که در جریان مطالب باشید و رعایت انصاف هم بشه...
خودم دارم امیداورم میشم کم کم ،چون فحاشی دیگه نداریم و دوستان اغلب منطقی هستند از همه شما ممنونم که انصاف دارید.تا حالا جریان یه طرفه بود خوب منم دوست دارم این داستان ها رو از نگاهی متفاوت بررسی کنم فکر نکنم کسی از تضارب آرا بدش بیاد مگه نه!
پ.ن.3:از آقا یا خانم رهگذر هم خیلی تشکر می کنم که نظر خوبی دادند با اینکه راضی نبودند به صورت عمومی منتشر بشه ولی خیلی خوب بود ،بله دعوای اصلی در این زمینه فعلا در مورد این موضوع بود که اصل حکم چیه؟منظور من هم این بود که تو اصل حکم تفاوتی نیست ولی یه بعد قضیه اینه که چرا اصلا چنین حکمی؟
پذیرش این حکم از سوی مسلمانان با سایر ادیان متفاوته شاید برای اونا قابل هضم نباشه! البته این حکم هم باید با تمام شرایطش بررسی کرد نشه مثل داستان دختری که می گفت من می خواهم از اسلام بر گردم چرا منو اعدام می کنند حال اینکه شرایط ارتداد خودش کلی جای بحث داره در ثانی اصلا حکم اعدام مرتدین فقط برای مرد هاست و زن ها اعدام نمیشن!و در مورد اون حکمی که در مورد ولی فقیه فرموده بودید میشه لینک منبع رو بفرستید و اینکه چه شرایطی داره؟چه کسانی باید این کار رو بکنند؟فکر کنم خیلی توضیح لازم داره نباید فقط با ظاهرش قضاوت کرد...
برای توضیح بیشتر به وبلاگ علیرضا پست ارتداد مراجعه کنید.
من نه دوستی یا رفاقتی با آقای مصباح دارم نه ازش بدم میاد.
کلا من از هیچ کسی کینه به دل نمی گیرم(مگر دشمنان خدا و اهل بیت که مومن بدون دشمنی با این دشمنان مومن نیست) وگرنه مردم عادی که شاید از سر کم دانی و تعصب به من فحاشی می کنند یا بد و بیراه میگن خدا می دونه چقدر دعاشون می کنم و بعضا براشون اشک میریزم این سری پست ها رو هم که من شروع کردم خیلی ایراد گرفتند که چرا از مصباح می نویسی که تو پست بعدی به تفضیل می گم.
من تو اخلاق استادم آقای نقویانه البته اگه ایشون قبول کنه همچین شاگردی داشته باشه.
در مورد آقای مصباح هم من موقع شروع این بحث ها دلم به مظلومیتش سوخت چون فضای یه طرفه ای علیه اش وجود داشت به خاطر این یه کم صحبت هاشو بررسی کردم ،خداییش وقتی کاریکاتور هایی که علیه اون کشیده بودن رو دیدم داشت اشکم در میومد به نظرم این صحبت هایی که پشت ایشون گفته میشد تقریبا یه طرفه بود.
مثلا دیروز یه بنده خدایی به اسم امیر پیام گذاشته که این وقتی امام بود کجا بوده؟یا فقط رهبر فعلی بهش مجوز اجتهاد داده؟خوب این بنده خدا اصلا نمی دونه مصباح شاگرد چه کسانی بوده اصلا از نظر سنی نزدیک به رهبره و اصلا شاگردش نبوده!ایشون پیش استادهای بزرگی مثل آیات اعظام اراکی ،بهجت ،طباطبائی و... درس خونده و از 23 سالگی مجتهد شده.
به نظر شما این نامردی نیست یه عده(دقیقا منظورم آقای محتشمی پور و امثال ایشان هستند)دائم میگن ایشون هیچ کاری برای انقلاب نکرده؟ یعنی چی دائم تو گوش ما می خونند اینا انحصار طلبند این یعنی چی مگه این کار شما خودش انحصار طلبی نیست؟شما دارید امام رو فقط برای خودتون منحصر می کنید بابا آدم های دیگه ای هم برای این انقلاب زحمت کشیدند(البته اگه برای خدا کار کردند نباید ادعایی داشته باشند)ولی دلیل نمیشه آقای مصباح جواب شما رو نمیده پس هیچ کاری برای انقلاب نکرده...
شاید بتونم قسم بخورم فقط صحبت های این آقای محتشمی پوره که به من انگیزه میده برای مصباح تبلیغ کنم چون احساسی می کنم فضا داره یه طرفه میشه...
نمی دونم چه فلسفه ای داره اکثر روحانیون راست سن بالا(نمی دونم چی بهشون میگن راست سنتی!) و قدیمی هنوز بحث مهم اینترنت و شایعه رو خوب درک نکردند و شاید هم احساس می کنند که نباید از خودشون دفاع کنند جوون و نوجوون الآن هم فکر می کنه همه پای اینترنتند و الآن چون جواب نمیدن پس کلا جوابی ندارن نمیگه پیش خودش که بابا همه اطلاعات عالم که تو اینترنت نیست که حکم صادر می کنی!
به قول آقا یک سینه حرف موج زند در دهان ما
این علی رفیق ما به من میگه تو خیلی حرف داری بزنی اگه جایی پیدا نکنی بزنی می پوکی!یه مثالی هم از کسی که پوکیده میزنه که من معذورم بگم...!
پست بعدی اسکن نامه ها امضا شده مصباح ،در جواب آقای محتشمی پور...
والسلام